زن از زبان سردبیر
(قسمت هفتم)
دکتر اسداله معظمیگودرزی
«به نقل از دایرۀالمعارف زن ایرانی»
هرودوت نوعی زنان مقدس را به شرح زیر گزارش کرده است: «بر هر زن بابلی واجب بود که در مدت عمرش یکبار در معبد زهره (ونوس) بنشیند و با یک مرد بیگانه ارتباط جنسی داشته باشد؛ بدینمنظور زنان در معبد مینشستند و تاجی از ریسمان بر روی سر خود میگذاردند و منتظر میماندند تا مردی آنان را انتخاب کند و در بیرون معبد با آن مرد همخوابه میشدند و بدینطریق تکلیف واجبی را نسبت به خدایان میگزاردند.» این سنت زنای مقدس قرنها بعد نیز ادامه داشت تا اینکه قسطنطین (کنستانتین) اول، ملقب به قسطنطین کبیر، در حدود ۳۲۵م. مطابق قانون انجمن نیقیا (قانون ایمان/دینی نیقی) آن را منع کرد.
زنان بابلی گیسوانی بلند داشتند و خود را خوشبو و معطر میکردند. لباسشان چنان بود که شانۀ چپشان برهنه میماند. حقوق اجتماعی داشتند و بعد از مرگ شوهر جهیزیه و ارث میبردند و دختران در صورت شوهر نکردن به مقدار پسران ارث میبردند.
زنان آشوری، در آرایش و پیرایش، شباهتهایی با زنان بابلی و مصری داشتند و نوعی پوشش در میان آنان معمول بود و بیوگان و کنیزکان و بردگان و هرزگان از حق داشتن این نوع پوشش محروم بودند. ازدواج زنان آشوری بر دو نوع بود: یا زن پس از عقد و مراسم رسمی و امضای اسناد رسمی به خانۀ شوهر خود میرفت و خانه بدو تعلق مییافت و یا در خانۀ پدری باقی میماند و شوهر ساکن (اصطلاحاً دامادسرخانه) آنجا میشد. زن با خود جهیزیه میآورد و از نوعی استقلال مالی برخوردار بود. روابط نامشروع زنان آشوری، برطبق قانون حمورابی (حدود ۱۷۵۰پ.م) کیفری گران داشت. درصورتیکه زن سقط جنین میکرد، کیفرش مرگ بود. در این تمدن مرد میتوانست معشوقههای متعدد داشته باشد، اما زنان مجبور به وفاداری بودند و اگر زنی نازا بود، خود میبایست برای شوهر کنیزکانی پیدا میکرد.
مشخصههای این دوران در بسیاری از جامعههای مشرقزمین نیز دیده شده است. در دورة مهاجرت آریائیان، آناهیتا به صورت زن متجلی بود. در این سرزمین حیات جنسی در چارچوب ارزشهای جامعه تحقق یافته بود. مفاهیم عفت و بکارت، قحبگی و زنا، نازایی و مسائل مربوط بدان، پوشش و حجاب، روابط با مردان خانواده و قبیله و بیگانگان، تکهمسری و چندزنی، همگی با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه رابطۀ مستقیم داشته و در هر دورهای مفهوم جدیدی یافته است. در آثار مورد بحث این دوران، به گزارش باستانشناسان و مورخان از فحشا، سقط جنین، تعدد زوجات، ازدواج یک زن با چند مرد و بسیاری ناهنجاریهای دیگر ـ که البته با ارزشهای کنونی جوامع امروزی همآوایی ندارد ـ سخن به میان آمده است، اما نشانگانی از انساندوستی، احترام به زن و حقوق انسانی او، تربیت فرزند و… به چشم میخورد که خود بیانگر موقعیت و خاستگاه زن ایرانی و منزلت اوست که با پیدایش دیانت زرتشت، کیفیتی قابل بحث یافته است.
«ادامه دارد…»
Friday, 8 December , 2023