دکتر اسداله معظمی‌گودرزی

«به نقل از دایرۀ‌المعارف زن ایرانی»

می‌توان اطمینان داشت که انسان در آغاز تک‌همسر گزین بوده و هرج و مرج جنسی وجود نداشته است. رابطۀ خواهر و برادر صمیمانه‌تر از رابطۀ زن و شوهر بوده است و به همین دلیل زن با برادر خود احساس تعلق و الفت بیشتری داشت و شوهر نیز با مادر و خواهر و برادر خود نزدیک‌تر بود و به اعتقاد بسیاری از مورخان، نزدیکی و صمیمیت زن و شوهر از پدیده‌های جدید تمدن بشری محسوب می‌شود.

بی‌تردید، زن و مرد، هردو از آغاز کار می‌کرده‌اند و به گزارش گروهی از مورخان در پایان دوران کهن‌سنگی دیرین است که تقسیم کار میان زن و مرد به وجود می‌آید؛ مردان به شکار مشغول می‌شوند و زنان و کودکان به جمع‌آوری میوه‌ها و گیاهان می‌پردازند. این مورخان به نظرات باستان‌شناسی به نام پ. افی منک استناد کرده، می‌نویسند: «ابزار نئاندرتالها به هر دو جنس (مرد و زن) تعلق داشته است. ابزارهای نوک‌تیز چاقوی مردان بود و وسایل خراش و تراش، ابزار زنان». تقسیم کار برحسب سن و جنس از طرف فرهنگ‌شناسان در میان اقوام مختلف مورد توجه بوده است. کار کردن زن بر روی زمین، پیوند استواری میان او و خاک ایجاد می‌کرد و همین امر موجب شد که زن در کشاورزی مهارت و تخصص یابد و صاحب ابداعاتی شود؛ یعنی به جای جمع‌آوری دانه‌ها و… به افشاندن بذر و کاشتن نیز بپردازد و به گزارش ویل دورانت، در اجتماعات ابتدایی قسمت اعظم ترقیات اقتصادی به دست زنان اتفاق می‌افتد. همین زن ابتدایی در کنار خیمة خود زراعت را ترقی می‌دهد و هزاران هنر خانگی می‌آفریند.

در حفاریهای تپة سیالکِ کاشان، دقت‌نظر زنان و تخصص و هنرنمایی آنان به‌خوبی آشکار است. به گزارش گیرشمن، زن ایرانی خود را با باغ مشغول می‌نمود و غذا تهیه می‌کرد و به ساخت ظروف سفالین می‌پرداخت و مدتی دراز در خانة خویش به ساختن ظروف مشغول بود.

به گمان انسان‌شناسان، سیمای زندگی کهن نشانگر حیاتی همگانی است. شکار و فرآورده‌های کشاورزی به‌ طور جمعی مصرف می‌شد. تولید و تهیة خوراک همراه با تحول در وسایل تولیدی بود که زندگی غیرهمگانی را بنیاد نهاد و اندک اندک اصل تَفَرد را جایگزین زندگی جمعی کرد. با این همه خانواده پابرجا بود و زن روشنایی‌بخش کانون زندگی به شمار می‌رفت و در همین دوران (= عصر نوسنگی) زن حتی به مقام روحانیت رسید و در مراسم رقصهای مذهبی منزلتی تمام داشت. در حفاریهای تخت جمشید، تپة ارسنجان، شهر ری (چشمه‌علی) نشانه‌هایی از آنها دیده می‌شود که رقصهای محلی محتملاً دنبالة آنهاست.

به گواه تاریخ پس از دوران گردآوری خوراک و شکار، یعنی در عصر نوسنگی، زن قدرت بسیار می‌یابد و شأن و منزلتی شایان کسب می‌کند، مادر و سرور طبیعت حسوب می‌شود و کیش پرستش زن‌ایزدان رواج می‌یابد؛ البته رواج کیش پرستش الهة مادر در سراسر شرق میانة آن روزگار، به معنای وجود نظام مادرسالاری قدرتمند و حاکم نبوده است.

«ادامه دارد…»

  • نویسنده : دکتر اسداله معظمی‌گودرزی