زن از زبان سردبیر

زن از زبان سردبیر
(قسمت هفتم)
دکتر اسداله معظمیگودرزی
«به نقل از دایرۀالمعارف زن ایرانی»
زنان آشورى در آرايش و پيرايش شباهتهايى با زنان بابلى و مصرى داشتند و نوعى حجاب در ميان آنان معمول بود و بيوگان و كنيزان و بردگان و هرزگان از حق داشتن حجاب محروم بودند.
ازدواج زنان آشورى بر دو نوع بود: يا زن پس از عقد و مراسم رسمى و امضاى اسناد رسمى به خانه شوهر خود مى رفت و خانه بدو تعلق میيافت و يا در خانه پدرى باقى میماند و شوهر ساكن آنجا میشد. زن با خود جهيزيه مىآورد و از نوعى استقلال مالى برخوردار بود. روابط نامشروع زنان آشورى، بر طبق اصلاحات حمورابى، كيفرى گران داشت. در صورتی كه زن سقط جنين مىكرد، كيفرش مرگ بود. در اين تمدن مرد مىتوانست معشوقههاى متعدد داشته باشد اما زنان مجبور به وفادارى بودند و اگر زن نازا بود، خود مىبايست براى شوهر كنيزكانى پيدا مىكرد.
مشخصههاى اين دوران در بسيارى از جامعههاى مشرقزمين نيز ديده شده است. در دورة مهاجرت آريائيان «آناهيتا» به صورت زن متجلى بود. در اين سرزمين حيات جنسى در چارچوب ارزشهاى جامعه تحقق يافته بود. مفاهيم عفت و بكارت، قحبگى و زنا و نازايى و مسائل مربوط بدان، پوشش و حجاب، روابط با مردان خانواده و قبيله و بيگانگان، تكهمسرى، چندهمسرى و چندزنى، همگى با تحولات اجتماعى و فرهنگى جامعه رابطه مستقيم داشته و در هر دورهاى مفهوم جديدى يافته است. اگر چه در آثار مورد بحث اين دوران، به گزارش باستان شناسان و مورخان از فحشا و سقط جنين و تعدد زوجات و ازدواج يك زن با چند مرد و بسيارى ناهنجاریهاى ديگر با ارزشهاى كنونى جامعه ما هماواى ندارد، سخن به ميان آمده است. اما اثراتى از انسان دوستى، احترام به زن و حقوق انسانى او و تربيت فرزند و... به چشم مىخورد كه خود بيانگر موقعيت زن ايرانى و منزلت اوست كه با پيدايش ديانت زرتشت، كيفيتى قابل بحث است.
كتاب شناسى:
حيات اجتماعى زن در تاريخ ايران، ص ٣١-٢٥، دفتر پزوهش هاى فرهنكى وابسته به مراكز فرهنكَى - سينمايى، اميركبير، تهران
١٣٢٩ ش ؛دورانت، ويل، تاريخ تمدن (مشرق زمين كاهواره تمدن)، ا، ص ٥٢-٥١، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، حاب جهارم، تهران ١٣٧٢ ش؛ راوندى، مرتضى، تاريخ اجتماعى ايران، ج ١٨٥ ،١، امير كبير، تهران ٣ء١٣ ش ؛ ستارى، جلال، سيماى زن در فرهنك ايران، ص ٢٥-٥، نيز صفحات متعدد، نشر مركز، حاب دوم، تهران
١٣٧٥ ش ؛ كير شمن، رومن، ايران از آغاز تا اسلام، ص ١١-١٥، ترجمة محمد معين، بنكاه ترجمه و نشر كتاب، تهران ١٣٢٢ ش.
ادامه دارد