پنج شنبه - 1 آذر 1403

زن از زبان سردبیر

زن از زبان سردبیر

زن از زبان سردبیر

(قسمت ششم)

دکتر اسداله معظمی‌گودرزی

«به نقل از دایرۀ‌المعارف زن ایرانی»

 

زنان سومری از نوعی استقلال برخوردار بودند و حتی به مقام ملکه شدن نیز می‌رسیدند. زنا کردن مرد در این تمدن نوعی سبکسری محسوب می‌شد و اگر زن بدین کار می‌پرداخت، کیفرش مرگ بود و اگر زنی از مادر شدن خود جلوگیری می‌کرد، او را در دریا غرق می‌کردند.

در این تمدن استفاده از بسیاری زینت‌آلات و پوششهای تجملی در میان زنان متعلق به قشرهای مرفه بوده است. در این دوره زنان زیبا و با کمال در زمرة همسران خدایان یا جانشینان و نمایندگان بر حق ایشان بر روی زمین، به شیوة مرسوم، جذب معابد می‌شدند.

زنان مصری نیز دارای شیوۀ آرایش و پیرایش خاص بودند و به قول ویل دورانت: «اگر زنان قدیم مصر امروزه به دنیا می‌آمدند، محتاج آن نبودندکه چیزی را از زنان معاصر بیاموزند». ماکس مولر می‌نویسد: «هیچ ملت کهنه و نویی نیست که در آن مقام و منزلت زن به پایه و مقام و منزلت زنان وادی نیل رسیده باشد. زنان مصری از آزادی گشت‌وگذار بدون نگهبان در خارج از منزل برخوردار بودند و حتی در اظهار عشق و تقاضای زناشویی نیز بر مردان مقدم بودند و از مردان وعدة ملاقات می‌گرفتند و برای آنها نامه‌های عاشقانه می‌نوشتند؛ در یکی از این نامه‌ها آمده است: «ای دوست زیبای من! من خواستار آنم که همسر تو باشم و کدبانو و صاحب اختیار همۀ املاک تو شوم.»

همخوابه شدن با نزدیکان و محارم در میان مصریان رواج داشته است به‌طوری‌که شاه غالباً خواهر و گاهی هم دختر خود را به این بهانه که خون خاندان سلطنتی را پاک و پاکیزه نگه دارد، به همسری خویش اختیار می‌کرد...

زنان بابلی به ظاهر آزادتر و تا پیش از ازدواج مختارتر از زنان اقوام دیگر بودند؛ حتی می‌توانستند با مردان روابط جنسی داشته باشند و این رابطه را «ازدواج آزمایشی» می‌نامیدند. پدران و مادران وسایل ازدواج قانونی دختران خویش را آماده می‌کردند و دختر نیز بعد از ازدواج نسبت به شوهر خود وفادار و مطیع بود و اگر شوهر سبکسر و نابکار بود، زن می‌توانست خود وی را ترک کند و به خانۀ والدین خود بازگردد. به گزارش هرودوت، هر مردی که تنگدست می‌شد، دختران خود را برای فسق و فجور در معرض استفادة عموم قرار می‌داد تا از این راه پول بدست آورد و به دنبال همین مسئله در اطراف معابد، زنان بدکاره با خودفروشی امرار‌معاش می‌کردند، البته این عمل مقبولیت عام نداشت...

«ادامه دارد...»