زن از زبان سردبیر
زن از زبان سردبیر
(قسمت چهارم)
دکتر اسداله معظمیگودرزی
«به نقل از دایرۀالمعارف زن ایرانی»
مردسالاری. با اینکه زن توانست برتری و سروری خود را در طی اعصار در جامعههای ابتدائی بشر محفوظ بدارد، اما این امر نتوانست همیشگی باشد و اندکاندک پس از یک دورة تساوی و همسانی در قدرت، عصر مردسالاری (= پدرشاهی) فرارسید.
به گزارش ویل دورانت، اختلاف مقاومتی که اکنون در میان مرد و زن دیده میشود، آن روزها چندان قابل ملاحظه نبوده است. در این دوران مرد با قدرت جسمیای که داشت، با استفاده از گاوآهن و بکار گرفتن حیوانات بارکش، اندکاندک کارهای تولیدی را بر عهده گرفت و زنـ که همهکاره بودــ به انجام امور خانه و وابسته به خانه مشغول شد. بدینترتیب، مرد جایگزینِ زن شد و ریاست خانواده به او رسید و پس از دورهای کوتاه، عصر مردسالاری آغاز شد.
به قول ویل دورانت، با پیدایش و گسترش صنعت و زراعت، جنس قویتر بهتدریج استیلا یافت و مرد پا به عرصة پیشرفت نهاد و چون حق پدری در خانواده شناخته شد، انتقال ارث که تا آن زمان از طریق زن صورت میگرفت، به اختیار جنس مرد درآمد، حق مادری در برابر حق پدری سر تسلیم فرود آورد و خانوادة پدر شاهی که بزرگترین مرد خانواده ریاست آن را داشت، در اجتماع به منزلة واحد اقتصادی و قانونی و سیاسی و اخلاقی شناخته شد. خدایان نیز که تا آن موقع غالباً به صورت زنان بودند، به شکل مردان ریشداری درآمدند که در واقع مظهر پدران و شیوخ قبیله بودند و در اطراف این خدایان، حرمسراهایی ایجاد شد.
ظهور خانوادة پدرشاهی ضربت محکمی برای از بین بردن سلطۀ زن بهشمار میرفت و از این تاریخ به بعد زن و فرزندان به عنوان مملوک پدر، برادر و یا شوهر محسوب شدند و برای زناشویی همانگونه که غلام و کنیز را در بازار میخریدند، زن را نیز میخریدند و هنگام فوت شوهر، زن نیز مانند داراییهای دیگر وی به میراث میرفت.
ویل دورانت در جای دیگر میافزاید که احساس انسان ابتدایی نسبت به زن خود، احساس مالک نسبت به مملوک است، و نه احساس عاشق به معشوق و دربارة مسائل جنسی مردان مینویسد: «مرد آزاد و مختار بود که در خارج خانه روابط جنسی داشته باشد. زن در نظام پدرشاهی موظف بود که عفت خود را تا پیش از زناشویی حفظ کند و پس از آن کاملاً به شوهر وفادار بماند و به این ترتیب، برای طرز رفتار هریک از دو جنس، معیار اخلاقی جداگانهای ایجاد شد. ازاینرو، خصلت جامعة پدرسالاری به مفهوم مطلق کلمه، ضبط سفت و سخت مناسبات جنسی زن بود.»
«ادامه دارد...»